: منوي اصلي :
صفحه اصلي وضعيت من در ياهو پست الكترونيك پارسي بلاگ
ورود به مدیریت درباره من
: درباره خودم :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
پیدای پنهانشهدای دفاع مقدسآیین جوانمردانبوی باران ، عطر خاکچند روز نوشته های مندنیای واقعینسیم خورشید بی حجاببی گناهاباصالح المهدی : لوگوي دوستان من : : فهرست موضوعي يادداشت ها : دعا برای تعجیل . : آرشيو يادداشت ها : مرداد 1388 : نوای وبلاگ : : جستجو در وبلاگ : پشتيباني وطراحي: وبلاگ قالب وبلاگ حب الحسین اجننی وبلاگ خدایی که به ما لبخند می زند وبلاگ شلمچه ما صاحبی داریم برای سفارش قالب به دو وبلاگ اول می تونید سر بزنید دعا کردن برای تعجیل در ظهور ....(قسمت اول) شنبه 88 شهریور 7 ساعت 1:1 عصر بسم الله الرحمن الرحیم بعد از این طرح آسمانی می خواهیم مقاصد دعا کردن برای تعجیل در فرج را در این جا مطرح کنیم... دعا کردن هم مراتب و مقصدهایی دارد که در کتاب مکیال المکارم به 3 مقصد اشاره کرده که ما قسمت قسمت در این جا می آوریم مقصد اول ( 16 مرحله) یکم: مداومت و بسیار دعا کردن برای تعجیل فرج مولایمان میباشد. دوم:شایسته و موکد است که دعا کننده خودش را از آن چه مانع از قبولی عبادت است پاک نماید و نفس خویش را از خوی ناپسند و رفتار زشت و کارهای ناروا تهذیب کند و از محبت دنیای پست و تکبر و حسد و غیبت و سخنچینی و مانند آنها بپرهیزد. زیرا که دعا از مهمترین عبادتهای شرعی است. به ویژه دعا برای تعجیل فرج مولایمان حضرت حجت و خواستن ظهور و عافیت برای آن جناب و نیت فرد باید با اخلاص تمام باشد و از آلایشهای نفسانی و هواهای شیطانی باید پاک باشد. سوم: کمال ثوابها و مکارم یاد شده بستگی به تحصیل تقوی دارد. همان گونه که خداوند تعالی میفرماید درسوره مائده: آیه 27 خداوند فقط از تقوا پیشگان میپذیرد و همان گونه که تقوا درجات و مراتب مختلفی دارد بنابراین هرکس تقوای قویتر داشته باشد نتایج نیک و مکارم حاصله برای او از آن دعا کاملتر و بارزتر خواهد بود. چهارم: ثواب و آثار و نتایج بر کثرت دعا کردن برای تعجیل ظهور و فرج آن حضرت مترتب میشود چه با زبان فارسی و چه با زبان عربی و یا زبانهای دیگر دعا کند و به فرموده آن حضرت: بسیار دعا کنید برای زودتر شدن فرج و به فرمایش امام حسن عسگری: و او را به دعا کردن برای تعجیل فرج آن حضرت توفیق دهد. پنجم: دعا کردن فرقی ندارد که به نظم باشد یا به نثر چنان که تفاوت نمیکند که عبارت دعا را خود دعا کننده انشا کرده باشد یا غیر او. ششم: جایز است کسی که آشنا به زبان است و چگونگی دعا را میداند به زبان عربی دعایی تالیف کند. به روایتی در بحارالانوار از امیر المومنین نقل است که :رسول خدا فرمودند: به درستی که دعا بالا را رد میکند هرچند که وقوع آن حتمی شده باشد. هفتم: آیا گذراندن دعا از دل بدون این که بر زبان آید کفایت میکند یا نه؟ ظاهراَ کافی نیست. چون به نظر اهل عرف و زبان عربی عنوان دعا بر آن صدق نمیکند. در اصول کافی از زراره از امام باقر یا صادق (علیه السلام ) آمده که فرموده: فرشته نمینویسد جز آن چه را شنیده باشد و خدای عز و جل فرموده:خدای خود را در دل با تضرع و بیم یاد کن. پس ثواب آن ذکر را که از دل بگذرد جز خدای عز و جل کسی نمیداند. هشتم: دعا در حال ایستادن بهتر از نشستن است و در حال نشستن بهتر از دراز کشیدن میباشد. نهم : دعا به آن چه از امامان معصوم روایت گردیده بهتر و سزاوارتر است. خداوند در سوره نحل آیه 42فرموده است : پس از اهل ذکر سوال کنید. و همان طور که در تفسیر آمده ذکر، همان رسول خدا است . نتیجه این که مقدم بودن انتخاب دعاهای وارده از امامان بر دعایی که شخص با سلیقه و زبان خودش درست کند هیچ شکی ندارد و شبههای به آن راه نمییابد. جان کلام این که : دعا به معنی لغوی بر دو گونه است: 1- خواندن خدای تعالی به منظور درخواست از درگاه عزت و جلال او. 2- فرا خواندن خلق خدا برای دعوت و هدایت آنان به سوی خدای عز و جل. و همان که دعا را از دل و با حضور قلب باید خواند. نوشته شده توسط : منتظران نظرات ديگران [ نظر] طرح بزرگ نماز رمضان مخصوص تجدید بیعت با مولایمان حضرت صاحب العصر سه شنبه 88 شهریور 3 ساعت 10:8 صبح بسم الله الرحمن الرحیم اولین جمعه ماه مبارک رمضان در پیش است ... یاران ! گاهی خیلی زود دیر می شود و زمان را زودتر از آن چه تصور می کنید از دست می دهید.... آغاز طرح بزرگ نماز رمضان از همین جمعه آغاز می گردد... توضیحی درباره این طرح: هر سحر جمعه قبل از نماز صبح دو رکعت نماز به نیت نزدیکی ظهور مولایمان ، صاحب العصر ، مهدی صاحب الزمان ( عجل الله تعالی فرجه)، به جا آوریم... و در هنگام بالا رفتن دست ها به سوی رب العالمین ، از او بخواهیم فرج مولایمان را با دعای فرجی که به ایشان اهدا می کنیم. خداوند بپذیرد از ما شیعیان روزه دار هدف از این طرح: هر کس برای ایجاد یک طرح اهدافی دارد و خوشحال می شوم که دیگران هم از ارزش این طرح بدانند... اهداف آسمانی : 1- رضایت خداوند 2- جلب رضایت مولایمان صاحب العصر (عجل الله تعالی فرجه) 3- نزدیکی ظهور از امام صادق (ع ) نقل است که : اگر 40 مومن هم زمان دست به سوی خداوند بلند کنند و چیزی را درخواست نمایند ، حاجتشان روا می شود. و چه بهتر که نزدیکی ظهور حاجت ملیونی مومنان باشد... 4- کمی از فراموشی هایی که در ماه های قبل نسبت به آقایمان داشته ایم را جبران کنیم. 5- خود را آماده فرج هر چه زودتر کنیم و دل ها را صفا دهیم... 6- تجدید بیعت با مولا ......... بدانید در عرش مولایی منتظر بندگانی با دل و ایمان قوی است که از قبل خود را برای ورود ایشان آماده کرده اند... بیایید در این ماه پر از خیر و برکت لحظه ای کوتاه به یاد زیباترین یار و معشوق که جدایی از تمام این معشوق های زمینی است باشیم بیایید ثانیه هایی به جای زنده نگه داشتن تمام دغدغه های زمینی کمی به یاد آن نور الهی باشیم که منتظر ما در عرش نشسته اوست که اصرار به آمدن دارد و نه ما... اوست که هر ساله خود را برای ظهور آماده می کند نه ما.. بیایید کمی غیرت داشته باشیم وخود را به مولایمان نشان دهیم و دست بیعت به ایشان بدهیم یا حق نوشته شده توسط : منتظران نظرات ديگران [ نظر] طرح بزرگ نماز رمضان برای نزدیکی وعده دیدار چهارشنبه 88 مرداد 28 ساعت 5:47 عصر ای مهدی یاوران به پاخیزید که روز موعود نزدیک است... بیایید در این ماه پربرکت و خدایی از خداوند بخواهیم که بیاید.. بیاید کسی که نبض زمین و زمان در سینه او می زند ؛ افلاک از شهاب تا خورشید ، دل به چشم شهلای او خوش کرده اند بیایید سر به سجده نهیم سحر هر جمعه این ماه و در قنوت نمازمان بخواهیم فرجش را... بیایید دست به دست هم این وعده را عملی کنیم که گاهی خیلی زود دیر می شود....... طرح بزرگ نماز رمضان وعده ما هر سحر جمعه ، هنگام تجدید میثاق با آن یار آسمانی..... نوشته شده توسط : منتظران نظرات ديگران [ نظر] جمکران دیار عشق ... دوشنبه 88 مرداد 26 ساعت 12:24 عصر جمکران دیار عشق ... ماجرا از اینجا شروع شد که شب نیمه شعبان بود با دوستم رفتیم خونه همسایمون جشن بود، مراسم که تموم شد اعلام کردن که روز چهار شنبه کاروان داره حرکت می کنه به طرف جمکران ( اسم کاروان هییت اتحاد حسینی بود.)؟؟؟!!! من خیلی خوشحال شدم ون این چند وقت هر چی تو تلوزیون جمکران رو میدیدم دلم هوایی میشد و خلاصه ما هم اسم نوشتیم و گفتن که چهار شنبه از آستانه سید علاء الدین حسین حرکت است ... چهار شنبه شد و ما اسباب سفر رو آماده کردیم رفتیم آستانه یه زیارتی کردیم و ساعت 4 حرکت کردیم ... توی راه خیلی خوش گذشت همش مداحی میکردن و دل هوایی میشد به سمت خدا و کربلا و جمکران ... شهر ها رو پشت سر گذاشتیم تا رسیدیم به کاشان که موقع اذان صبح بود،نماز رو کاشان خوندیم و تصمیم گرفتن که بریم به مشهد اردهال ( من بار اولم بود که میشنیدم ؟؟!!!) ... 20 دقیقه با کاشان فاصله داشت میگفتن که اینجا محل شهادت پسر امام باقر ( ع) ، حضرت سلطان علی(ع) است که امام صادق گفته که هرکس قبر برادرم را زیارت کند مثل اینکه حسین(ع) را در کربلا زیارت کرده ... میگفتن که این امامزاده عزیز رو مثل امام حسین به شهادت رساندند ... خلاصه کلی عزا داری کردیم ... بعد رفتیم سر مزار سهراب سپهری که همان جا بود، روی سنگ قبرش نوشته بود: به سراغ من اگر میایی نرم و آهسته بیا مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من بعدش حرکت کردیم و ... دیگه نزدیکای ساعت 10 10 ونیم بود که رسیدیم قم ... خیلی خیلی خسته بودیم، محل اسکانمون یه حسنیه ای بود نزدیک حرم که اسمش الان یادم نمیاد خلاصه ناهار رو خوردیم و یه کم هم خوابیدیم شد ساعت نزدیک 7 ... یه جایی بود کنار حسینیه که میگفتن محل عبادت حضرت معصومه (س) بوده ، رفتیم اونجا زیارت و سینه زنی هم کردیم و نماز هم خوندیم ، وقتی داشتیم عزاداری میکردیم یه مرد عراقی اومدو تربت امام حسین رو گذاشت کف دست مداحه و رفت ... ( توی این سفر ما دوتا شی با ارزش گیرمون اومد که یکی دیگش رو در ادامه خواهم گفت)... داشتن اذان میگفتن که رسیدیم به حرم، زیارت کردیم و بعد نماز رو خوندیم ودعای کمیل رو هم خوندیم و رفتیم بر مزار انسانهایی بزرگی چون: حضرت آیت الله بهجت ، فاضل لنکرانی ، طباطبایی بروجردی،و معلم مدرسه انقلاب آیت الله مطهری و بقیه حضراتی که در حرم دفن بودن ... دیگه تا رفتیم سوغاتی خریدیم و یه سری وسایل خریدیم شد ساعت 12 شب ... شام رو خوردیم و یه کم استراحت کردیم و دوباره ساعت 2 رفتیم حرم مطهر جاتون خالی دوباره زیارت کردیم و نماز خوندیم ... ساعت 3 و نیم برگشتیم به حسینیه و حرکت کردیم به طرف جمکران ... وای وای خیلی جاتون خالی بود توی راه همش غزاداری کردیم تا اینکه چشمم افتاد به گنبد مسجد ... خود به خود از چشمم اشک میومد اصلا دست خودم نبود ... راستی یادم رفت بگم که ، توی راه جمکران که بودیم یکی از بچه ها تازه از کربلا برگشته بود یه پرچم آورد بیرون که قرمز بود ، گفت که این پرچم گنبد حضرت عباس هست روش بزرگ نوشته بود ( یا قمر بنی هاشم ) ، این دومین شی باارزش بود که به ما رسیده بود ... پرچم رو جلوی کاروان گرفتیم رو حرکت کردیم و وارد مسجد شدیم هر کس پرچم رو میدید به طرفش میومد و برای تبرک به خودش میمالید و کلی گریه میکرد ... وارد مسجد که شدیم اذان صبح رو گفتن و نماز رو به جماعت خوندیم ... اصلا هر چی بگم کم گفتن که خیلی فضا روحانی بود و دیگه نمیدونم چی بگم ... نماز مسجد جمکران رو خوندیم و بعدش هم نماز امام زمان و ... مثل همیشه صبح جمعه دعای ندبه در مسجد برگزار شد و خیلی خیلی عالی بود بازم جاتون خالی ... دعا که تموم شد همه جمع شدن و کم کم میخواستیم حرکت کنیم به طرف شیراز ... بعد از صبحانه ساعت 10 ،10 و نیم حرکت کردیم ... توی راه که بودیم موقع غروب آفتاب از همیشه برام دلگیر تر بود ... زیارت عاشورا رو خوندیم و از آقامون امام زمان مدد خواستیم و خواستیم که زودتر بیاد و انتقام خون جدش رو بگیره ... رفتیم و رفتیم تا رسیدیم به شیراز نزدیکای ساعت 1 شب بود ... خوب این هم از خاطره سفر ما به دیار عشق جمکران ... فقط یه جمله دیگه میگم و تمام : اللهم عجل لولیک الفرج نوشته شده توسط : امیر حسین نظرات ديگران [ نظر] هدیه کردن ثواب نماز به امام زمان *عج* چهارشنبه 88 مرداد 21 ساعت 11:28 عصر سید بن طاووس در کتاب جمال الاسبوع آورده ، ابو محمد صمیری حدیث آورد گفت : حدیث کرد ما را ابو عبدالله احمد بن عبدالله بجلی به سندی که به امامان بالا برده که فرمودند :(( هرکس ثواب نمازش را برای رسول خدا و امیر المومنین و اوصیای بعد از آن حضرت قرار دهد ، خداوند ثواب نمازش را آن قدر افزایش می دهد که از شمارش آن نفس قطع گردد ، و پیش از آن که روحش از بدنش بر آید به او گفته می شود : ((ای فلان ؛ هدیه تو به ما رسید ، پس امروز روز پاداش و تلافی کردن تو است . دلت خوش و چشمت روشن باد به آن چه خداوند برایت مهیا فرموده ،گوارایت باد آن چه را به آن رسیدی . راوی می گوید : به امام ( علیه السلام ) عرض کردم ، چگونه نمازش را هدیه نماید و چه بگوید ؟ فرمودند : نیّت می کند ثواب نمازش را برای رسول خدا .....)) اینک شخص مومن نماز مخصوصی به عنوان هدیه به آن حضرت یا به یکی از امامان به جای آورد ، و هیچ حد و وقت و شماره ای برای این نماز نیست و مومن به مقدار محبت و تواناییش به محبوبش هدیه تقدیم می کند ، و بر حسب طاقتش او را خدمت می نماید . علی بن طاووس در جمال الاسبوع گوید : شاید که نشاط یه جای آوردن این هدایا را در خود نبینی یا به خاطر این که به خود بگویی که ائمه معصومین از این هدیه ها بی نیازند ، یا شاید که آن ها را از جهت تکرار در هرروز بسیار شماری و طبع تو به انجام ندادن آن ها تمایل می کند و بدان که آنان از هدیه تو مستغنی و بی نیاز می باشند ولی تو بی نیاز نیستی از این که هدیه به ایشان تقدیم بنمایی و گفتارت نزد آنان نزدیک باشد پس باید نیت خود را خالص و خاطر تو هنگامی که این اعمال را آغاز کنی چنین باشد که خداوند بر تو منت دارند که خداوند چگونه تو را هدایت کرد و سعادت و امنیت را برایت ایجاد کرد. برای هدیه به امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه ) مستحب است آدم در روز جمعه هشت رکعت نماز بگذارد .) .. نوشته شده توسط : منتظران نظرات ديگران [ نظر] القاب زیبای امام زمان *عج* چهارشنبه 88 مرداد 21 ساعت 12:14 عصر بقیّه اللّه: باقیمانده خدا در زمین. خلیفه اللّه: جانشین خدا در میان خلایق. وجه اللّه: مظهر جمال وجلال خدا، سمت و سوى الهى که اولیاى حق رو به او دارند. باب اللّه: دروازه همه معارف الهى، درى که خدا جویان براى ورود به ساحت قدس الهى، قصدش مى کنند. داعى اللّه: دعوت کننده الهى، فرا خواننده مردم به سوى خدا، منادى راستین هدایت الى اللّه. سبیل اللّه: راه خدا، که هرکس سلوکش را جز در راستاى آن قرار دهد سر انجامى جز هلاکت نخواهد داشت. ولى اللّه: سر سپرده به ولایت خدا و حامل ولایت الهى، دوست خدا. حجه اللّه: حجّت خدا، برهان پروردگار، آن کس که براى هدایتِ در دنیا، و حسابِ در آخرت به او احتجاج مى کنند. نور اللّه: نور خاموشى ناپذیر خدا، ظاهر کننده همه معارف و حقایق توحیدى، مایه هدایت ره جویان. عین اللّه: دیده بیدار خدا در میان خلق، دیدبان هستى، چشم خدا در مراقبت کردار بندگان. سلالة النّبوّه: فرزند نبوّت، باقیمانده نسل پیامبران. خاتم الاوصیاء: پایان بخش سلسله امامت، آخرین جانشین پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم). علم الهدى: پرچم هدایت، رایت همیشه افراشته در راه اللّه، نشان مسیر حقیقت. سفینة النّجاه: کشتى نجات، وسیله رهایى از غرقاب ضلالت، سفینه رستگارى. عین الحیوه: چشمه زندگى، منبع حیات حقیقى. القائم المنتظر: قیام کننده مورد انتظار، انقلابى بى نظیرى که همه صالحان چشم انتظار قیام جهانى اویند. العدل المشتهر: عدالت مشهور، تحقق بخش عدالت موعود. السیف الشاهر: شمشیر کشیده حق، شمشیر از نیام بر آمده در اقامه عدل و داد. القمر الزّاهر: ماه درخشان، ماهتاب دلفروز شبهاى سیاه فتنه و جور. شمس الظلاّم: خورشید آسمان هستى ظلمت گرفتگان، مهر تابنده در ظلمات زمین. ربیع الأنام: بهار مردمان، سر فصل شکوفایى انسان، فصل اعتدال خلایق. نضره الأیّام: طراوت روزگار، شادابى زمان، سرّ سرسبزى دوباره تاریخ. الدین المأثور: تجسّم دین، تجسید آیین بر جاى مانده از آثار پیامبران، خودِ دین، کیان آیین، روح مذهب. الکتاب المسطور: قرآن مجسّم، کتاب نوشته شده با قلم تکوین، معجزه پیامبر در هیئت بشرى. نوشته شده توسط : منتظران نظرات ديگران [ نظر] شب جمعه شد و دلبر نیومد ... شنبه 88 مرداد 17 ساعت 12:32 صبح سلام الان که دارم می نویسم عصر جمعه است و چه جمعه ای؟؟؟!! جمعه ای که مصادف شده با نیمه شعبان و تولد آقا و صاحبمون امام زمان(عج)؟؟؟؟!!! همون امام زمانی که ما با این گناهانمون نمی ذاریم ظهور کنه و بعد ادعای بچه شیعه داریم و ادعای مردونگیمون هم میشه؟؟!!! امروز خیلی روز قشنگی بود و کلی بهم حال داد و خوشحالم چون هر کاری که از دستم بر میومد انجام دادم تا آقا رو خوشحال کنم؟؟!!! دیشب و امروز هر جا رو میدیدم یا جشن بود و یا چراغ و ریسه زده بودن ؟!!! و عشق، هر روز به بهانه تو تکرار می شود... حالا میخوام یه خواهشی ازتون داشته باشم این که هر کس که الان داره این متن رو میخونه یه دعای فرج خوشکل برای آقا بخونه و سه تا صلوات خوشکل تر برای سلامتیش. -یا مهدی خانه دل ما را از کرم عمارت کن پیش از آنکه این خانه رو نهد به ویرانی -یا مهدی تو مثل من سر کویت هزارها داری ولی بدان که گدایت فقط تو را دارد -زهی خجسته زمانی که یار باز آید به کام غمزدگان غمگسار باز آید -ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی آه دوباره جمعه شد و یار نیومد و یاد افتاد به شعری که میگه : شب جمعه شد و دلبر نیومد ای خدا کاسه صبرم سر اومد عشق من ،ساقی من ،ساغر من اشک من ،خنده من، دلبر من ای خدا عمری بده تا نمیرم آقامو ببینمو بعد بمیرم میشه این آرزو تو دل نمونه آخه این آرزوی هممونه گل نرگس، گل سرخ حیدری به خدا تو از همه دل می بری من که از دیدن تو سیر نمی شم اگه یک نیگام کنی پیر نمی شم الهی کور بشه چشم دشمنات هرچی عاشقه بشه یجا فدات می دونم تو هم منو دوسم داری اما از کارای من خبر داری من بلا گردون اون سرت بشم قربون خودت با مادرت بشم آقام آقام آقام آقام آقام ... الهم عجل لولیک الفرج نوشته شده توسط : امیر حسین نظرات ديگران [ نظر] یا صاحب الزمان.. جمعه 88 مرداد 16 ساعت 5:15 عصر قطعه گمشده ای از پر پرواز کم است یازده بار شمردیم و یکی باز کم است این همه آب که جاری است نه اقیانوس است عرق شرم زمین است که سرباز کم است نوشته شده توسط : منتظران نظرات ديگران [ نظر] عصر یک جمعه دلگیر... جمعه 88 مرداد 16 ساعت 1:5 صبح عصر یک جمعه دلگیر... عصر یک جمعه ی دلگیر .دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است ؟چرا آب به گلدان نرسیده است ؟چرا لحظه ای باران نرسیده است ؟و هر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است ؟به ایمان نرسیده است و غم عششق به پایان نرسیده است ؟ بگو حافظ دل خسته از شیراز بیاید.بنویسد .که هنوزم که هنوزاست چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است ؟چرا کلبه ی احزان به گلستان نرسیده است ؟دل عشق ترک خورد :گل زخم نمک خورد :زمین مرد:زمین مرد :خداوند گواه است. دلم چشم به راه است و در حسرت یک پلک نگاه است.ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی: برسد کاش صدایم به صدایی ....عصر این جمعه ی دلگیر .وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود حس .تو کجایی گل نرگس ؟ به خدا آه نفس های غریب تو که آغشته به حزنی است زجنس غم و ماتم .زده آتش به دل آدم و عالم .مگر این روز و شب رنگ شفق یافته در سوگ کدامین غم عظمی به تنت رخت عزا کرده ای ای عشق مجسم که به جای نم شبنم بچکد خون جگر از عمق نگاهت .نکند باز شده ماه محرم که چنین میزند آتش به دل فاطمه آهت .به فدای نخ آن شال سیاهت .به فدای رخت ای ماه ! بیا .صاحب این بیرق و این پرچم و این مجلس و این روضه و این بزم تویی آجرک الله ...عزیز دو جهان .یوسف در چاه .دلم سوخته از آه نفسش های غریبت .دل من بال کبوتر شده .خاکستر پرپر شده .همراه نسیم سحری روی پر فطرس معراج نفس گشته هوایی .و سپس رفته به اقلیم رهایی :به همان صحن و سرایی که شما زائر آنی و خلاصه شود آیا که مرا نیز به همراه خودت .زیر رکابت ببری تا بشوم کرب و بلایی .:به خدا در هوس دیدن شش گوشه دلم تاب ندارد .نگهم خواب ندارد .قلمم گوشه ی دفتر .غزل ناب ندارد .شب من روزن مهتاب ندارد .همه گویند به انگشت اشاره :مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد .....؟؟تو کجایی ..؟تو کجایی شده ام باز هوایی .شده ام باز هوایی ....گریه کن گریه و خون گریه کن آری که هر آن مرثیه را خلق شنیده است شما دیده ای آن را و اگر طاقتتان هست کنون من نفسی روضه زمقتل بنویسم .و خودت نیز مدد کن که قلم در کف من همچو عصا در ید موسی بشود چون تپش موج مصیبات بلند است .به گستردگی ساحل نیل است ....و این بحر طویل است .و ببخشید اگر این مخمل خون بر تن تب دار حروف است .که این روضه ی مکشوف لهوف است .....عطش بر لب عطشان لغات است و صدای تپش سطر به سطرش همگی موج مزن آب فرات است .و ارباب همه سینه زنان کشتی آرام نجات است : ولی حیف که ارباب (( قتیل العبرات )) است .ولی حیف که ارباب((اسیر الکربات )) است ولی حیف هنوزم که هنوز است حسین ابن علی تشنه ی یار است و زنی محو تماشاست زبالای بلندی ..الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال و سپس آه که (( الشمر ......))خدایا چه بگویم .که (( شکستند سبو را و بریدند ))....دلت تاب ندارد به خدا با خبرم .میگذرم از تپش روضه که خود غرق عزایی .تو خودت کرب و بلایی .قسمت میدهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی ...تو کجایی ....تو کجایی ....خداوند گفت : دیگر پیامبری نخواهم فرستاد، از آن گونه که شما انتظار دارید، اما جهان هرگز بی پیامبر نخواهد ماند و آن گاه پرنده ای را به رسالت مبعوث کرد. پرنده آوازی خواند که در هر نغمه اش خدا بود، عده ای به او گرویدند و ایمان آوردند. و خدا گفت : اگر بدانید، حتی با آواز پرنده ای می توان رستگار شد.خداوند رسولی از آسمان فرستاد، باران، نام او بود. آنگاه که باران، باریدن گرفت، آنان که اشک را می شناختند، رسالت او را دریافتند، پس بی درنگ توبه کردند و روحشان را زیر بارش بی دریغ خدا شستند. خدا گفت : اگر بدانید با رسول باران هم می توان به پاکی رسید.خداوند پیغام بر باد را فرستاد، تا روزی بیم دهد و روزی بشارت. روزی توفان شد و روزی نسیم، و آنان که پیام او را فهمیدند، روزی در خوف و روزی در رجا زیستند. خدا گفت : آن که خبر باد را می فهمد، قلبش در بیم و امید می لرزد و قلب مؤمن این چنین است.خدا گلی را از خاک برانگیخت، تا معاد را معنا کند، و گل چنان از رستاخیز گفت که از آن پس هر مؤمنی که گلی را دید، رستاخیز را به یادآورد. خدا گفت : اگر بفهمید، تنها با گلی قیامت خواهد شد.خداوند یکی از هزاران نامش را به دریا گفت. دریا بی درنگ قیام کرد و سپس چنان به سجده افتاد که هیچ از هزار موج او باقی نماند. مردم تماشا می کردند، عده ای پیام دریا را دانستند، پس قیام کردند و چنان به سجده افتادند که هیچ از آنها باقی نماند. خداوند گفت : آن که به پیامبر آب ما اقتدار کند، به بهشت خواهد رفت.و به یاد دارم که فرشته ای به من گفت : جهان آکنده از فرستاده و پیامبر و مرسل است، اما همیشه کافری هست تا باران را انکار کند و با گل بجنگد، تا پرنده را درغگو بخواند و باد را مجنون و دریا را ساحر. اللهم عجل لولیک الفرج ... نوشته شده توسط : غریبه آشنا نظرات ديگران [ نظر] مهدی در انتظار شیعیان حقیقی علی علیه السلام جمعه 88 مرداد 16 ساعت 1:4 صبح مهدی در انتظار شیعیان حقیقی علی علیه السلام أین مثل مالک؟ أین عمار؟ أین ذوالشهادتین؟ کجاست مثل مالک؟ کجاست عمار؟ کجاست ذوالشهادتین؟ دیرگاهی پیش بود که صدای گلایه علی (ع) در حد فاصل کوفه و شام برخاست.آن هنگام که مالک اشتر و عمار و ذوالشهادتین، یعنی یاران صدیق علی (ع) به شهادت رسیده بودند و علی تنها مانده بود. سوالی که جوابی در پی نداشت. روزها برآمدند و شب ها فرو رفتند. روزگار دیگری آمد. روزی به بلندای روزگار، عاشورا ! آن روز هم، امام دیگری بود و ندای دیگری « هل من ناصر ینصرنی؟ » این ندا هم زمانی بر آمد که ابوالفضل علمدار، علی اکبر، حبیب بن مظاهر، مسلم بن عوسجه و ... در برابر چشمان حسین (ع) به خون غلتیده بودند و او سرداری بود تنها مانده . پس سوال همان سوال بود، جواب هم همان جواب : سرهای فروافتاده، دست های به عقب کشیده شده، چشمان شرمزده و خجالت زده ای که به دنبال محل فراری چون زمین هستند تا از تیررس نگاه امام فرار کنند. به جز 72 تن ؟! همین ! آیا جواب سؤالی بدان عظمت، سوالی که زمین و زمان، فرشتگان و ملایک برای جوابش هروله می کردند، همین بود؟! نه ! نبود !و از همین رو بود که علی جوابش را از محراب با فرق خونینش گرفت و حسین بر سر نیزه آن روزگار گذشت و امروز، روزگار دیگری است. امروز نیز روز امام دیگری است. اما همچنان همان سئوال باقی است : کجاست یاریگری که به یاری امامش بشتابد؟ و جواب نیز همان ! سکوت !خجالت ! غفلت ! ترس ! آیا ما همین جواب را برای مولایمان دارریم؟؟؟ نوشته شده توسط : غریبه آشنا نظرات ديگران [ نظر] :لیست کامل یاداشت ها : دعا کردن برای تعجیل در ظهور ....(قسمت اول)طرح بزرگ نماز رمضان مخصوص تجدید بیعت با مولایمان حضرت صاحب العصرطرح بزرگ نماز رمضان برای نزدیکی وعده دیدارجمکران دیار عشق ...هدیه کردن ثواب نماز به امام زمان *عج*القاب زیبای امام زمان *عج*شب جمعه شد و دلبر نیومد ...یا صاحب الزمان..عصر یک جمعه دلگیر...مهدی در انتظار شیعیان حقیقی علی علیه السلام[عناوین آرشیوشده]
: لوگوي دوستان من :
: فهرست موضوعي يادداشت ها : دعا برای تعجیل . : آرشيو يادداشت ها : مرداد 1388 : نوای وبلاگ : : جستجو در وبلاگ : پشتيباني وطراحي: وبلاگ قالب وبلاگ حب الحسین اجننی وبلاگ خدایی که به ما لبخند می زند وبلاگ شلمچه ما صاحبی داریم برای سفارش قالب به دو وبلاگ اول می تونید سر بزنید
: فهرست موضوعي يادداشت ها :
مرداد 1388
: نوای وبلاگ :
وبلاگ قالب
وبلاگ حب الحسین اجننی
وبلاگ خدایی که به ما لبخند می زند
وبلاگ شلمچه
ما صاحبی داریم
برای سفارش قالب به دو
وبلاگ اول می تونید
سر بزنید
دعا کردن برای تعجیل در ظهور ....(قسمت اول)
بسم الله الرحمن الرحیم
بعد از این طرح آسمانی می خواهیم مقاصد دعا کردن برای تعجیل در فرج را در این جا مطرح کنیم...
دعا کردن هم مراتب و مقصدهایی دارد که در کتاب مکیال المکارم به 3 مقصد اشاره کرده که ما قسمت قسمت در این جا می آوریم
مقصد اول ( 16 مرحله)
یکم: مداومت و بسیار دعا کردن برای تعجیل فرج مولایمان میباشد.
دوم:شایسته و موکد است که دعا کننده خودش را از آن چه مانع از قبولی عبادت است پاک نماید و نفس خویش را از خوی ناپسند و رفتار زشت و کارهای ناروا تهذیب کند و از محبت دنیای پست و تکبر و حسد و غیبت و سخنچینی و مانند آنها بپرهیزد.
زیرا که دعا از مهمترین عبادتهای شرعی است. به ویژه دعا برای تعجیل فرج مولایمان حضرت حجت و خواستن ظهور و عافیت برای آن جناب و نیت فرد باید با اخلاص تمام باشد و از آلایشهای نفسانی و هواهای شیطانی باید پاک باشد.
سوم: کمال ثوابها و مکارم یاد شده بستگی به تحصیل تقوی دارد.
همان گونه که خداوند تعالی میفرماید درسوره مائده: آیه 27 خداوند فقط از تقوا پیشگان میپذیرد و همان گونه که تقوا درجات و مراتب مختلفی دارد بنابراین هرکس تقوای قویتر داشته باشد نتایج نیک و مکارم حاصله برای او از آن دعا کاملتر و بارزتر خواهد بود.
چهارم: ثواب و آثار و نتایج بر کثرت دعا کردن برای تعجیل ظهور و فرج آن حضرت مترتب میشود چه با زبان فارسی و چه با زبان عربی و یا زبانهای دیگر دعا کند و به فرموده آن حضرت: بسیار دعا کنید برای زودتر شدن فرج و به فرمایش امام حسن عسگری: و او را به دعا کردن برای تعجیل فرج آن حضرت توفیق دهد.
پنجم: دعا کردن فرقی ندارد که به نظم باشد یا به نثر چنان که تفاوت نمیکند که عبارت دعا را خود دعا کننده انشا کرده باشد یا غیر او.
ششم: جایز است کسی که آشنا به زبان است و چگونگی دعا را میداند به زبان عربی دعایی تالیف کند.
به روایتی در بحارالانوار از امیر المومنین نقل است که :رسول خدا فرمودند: به درستی که دعا بالا را رد میکند هرچند که وقوع آن حتمی شده باشد.
هفتم: آیا گذراندن دعا از دل بدون این که بر زبان آید کفایت میکند یا نه؟
ظاهراَ کافی نیست. چون به نظر اهل عرف و زبان عربی عنوان دعا بر آن صدق نمیکند.
در اصول کافی از زراره از امام باقر یا صادق (علیه السلام ) آمده که فرموده: فرشته نمینویسد جز آن چه را شنیده باشد و خدای عز و جل فرموده:خدای خود را در دل با تضرع و بیم یاد کن. پس ثواب آن ذکر را که از دل بگذرد جز خدای عز و جل کسی نمیداند.
هشتم: دعا در حال ایستادن بهتر از نشستن است و در حال نشستن بهتر از دراز کشیدن میباشد.
نهم : دعا به آن چه از امامان معصوم روایت گردیده بهتر و سزاوارتر است. خداوند در سوره نحل آیه 42فرموده است : پس از اهل ذکر سوال کنید. و همان طور که در تفسیر آمده ذکر، همان رسول خدا است .
نتیجه این که مقدم بودن انتخاب دعاهای وارده از امامان بر دعایی که شخص با سلیقه و زبان خودش درست کند هیچ شکی ندارد و شبههای به آن راه نمییابد.
جان کلام این که : دعا به معنی لغوی بر دو گونه است:
1- خواندن خدای تعالی به منظور درخواست از درگاه عزت و جلال او.
2- فرا خواندن خلق خدا برای دعوت و هدایت آنان به سوی خدای عز و جل.
و همان که دعا را از دل و با حضور قلب باید خواند.
نوشته شده توسط : منتظران
نظرات ديگران [ نظر]
طرح بزرگ نماز رمضان مخصوص تجدید بیعت با مولایمان حضرت صاحب العصر
اولین جمعه ماه مبارک رمضان در پیش است ...
یاران ! گاهی خیلی زود دیر می شود و زمان را زودتر از آن چه تصور می کنید از دست می دهید....
آغاز طرح بزرگ نماز رمضان از همین جمعه آغاز می گردد...
توضیحی درباره این طرح:
هر سحر جمعه قبل از نماز صبح دو رکعت نماز به نیت نزدیکی ظهور مولایمان ، صاحب العصر ، مهدی صاحب الزمان ( عجل الله تعالی فرجه)،
به جا آوریم... و در هنگام بالا رفتن دست ها به سوی رب العالمین ، از او بخواهیم فرج مولایمان را با دعای فرجی که به ایشان اهدا می کنیم.
خداوند بپذیرد از ما شیعیان روزه دار
هدف از این طرح:
هر کس برای ایجاد یک طرح اهدافی دارد و خوشحال می شوم که دیگران هم از ارزش این طرح بدانند...
اهداف آسمانی :
1- رضایت خداوند
2- جلب رضایت مولایمان صاحب العصر (عجل الله تعالی فرجه)
3- نزدیکی ظهور
از امام صادق (ع ) نقل است که : اگر 40 مومن هم زمان دست به سوی خداوند بلند کنند و چیزی را درخواست نمایند ، حاجتشان روا می شود.
و چه بهتر که نزدیکی ظهور حاجت ملیونی مومنان باشد...
4- کمی از فراموشی هایی که در ماه های قبل نسبت به آقایمان داشته ایم را جبران کنیم.
5- خود را آماده فرج هر چه زودتر کنیم و دل ها را صفا دهیم...
6- تجدید بیعت با مولا
.........
بدانید در عرش مولایی منتظر بندگانی با دل و ایمان قوی است که از قبل خود را برای ورود ایشان آماده کرده اند...
بیایید در این ماه پر از خیر و برکت لحظه ای کوتاه به یاد زیباترین یار و معشوق که جدایی از تمام این معشوق های زمینی است باشیم
بیایید ثانیه هایی به جای زنده نگه داشتن تمام دغدغه های زمینی کمی به یاد آن نور الهی باشیم که منتظر ما در عرش نشسته
اوست که اصرار به آمدن دارد و نه ما... اوست که هر ساله خود را برای ظهور آماده می کند نه ما..
بیایید کمی غیرت داشته باشیم وخود را به مولایمان نشان دهیم و دست بیعت به ایشان بدهیم
یا حق
طرح بزرگ نماز رمضان برای نزدیکی وعده دیدار
ای مهدی یاوران
به پاخیزید که روز موعود نزدیک است...
بیایید در این ماه پربرکت و خدایی از خداوند بخواهیم که بیاید..
بیاید کسی که نبض زمین و زمان در سینه او می زند ؛ افلاک از شهاب تا خورشید ، دل به چشم شهلای او خوش کرده اند
بیایید سر به سجده نهیم سحر هر جمعه این ماه و در قنوت نمازمان بخواهیم فرجش را...
بیایید دست به دست هم این وعده را عملی کنیم که گاهی خیلی زود دیر می شود.......
طرح بزرگ نماز رمضان
وعده ما هر سحر جمعه ، هنگام تجدید میثاق با آن یار آسمانی.....
جمکران دیار عشق ...
ماجرا از اینجا شروع شد که شب نیمه شعبان بود با دوستم رفتیم خونه همسایمون جشن بود، مراسم که تموم شد اعلام کردن که روز چهار شنبه کاروان داره حرکت می کنه به طرف جمکران ( اسم کاروان هییت اتحاد حسینی بود.)؟؟؟!!!
من خیلی خوشحال شدم ون این چند وقت هر چی تو تلوزیون جمکران رو میدیدم دلم هوایی میشد و خلاصه ما هم اسم نوشتیم و گفتن که چهار شنبه از آستانه سید علاء الدین حسین حرکت است ...
چهار شنبه شد و ما اسباب سفر رو آماده کردیم رفتیم آستانه یه زیارتی کردیم و ساعت 4 حرکت کردیم ...
توی راه خیلی خوش گذشت همش مداحی میکردن و دل هوایی میشد به سمت خدا و کربلا و جمکران ...
شهر ها رو پشت سر گذاشتیم تا رسیدیم به کاشان که موقع اذان صبح بود،نماز رو کاشان خوندیم و تصمیم گرفتن که بریم به مشهد اردهال ( من بار اولم بود که میشنیدم ؟؟!!!) ...
20 دقیقه با کاشان فاصله داشت میگفتن که اینجا محل شهادت پسر امام باقر ( ع) ، حضرت سلطان علی(ع) است که امام صادق گفته که هرکس قبر برادرم را زیارت کند مثل اینکه حسین(ع) را در کربلا زیارت کرده ...
میگفتن که این امامزاده عزیز رو مثل امام حسین به شهادت رساندند ...
خلاصه کلی عزا داری کردیم ...
بعد رفتیم سر مزار سهراب سپهری که همان جا بود، روی سنگ قبرش نوشته بود:
به سراغ من اگر میایی نرم و آهسته بیا مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من
بعدش حرکت کردیم و ...
دیگه نزدیکای ساعت 10 10 ونیم بود که رسیدیم قم ...
خیلی خیلی خسته بودیم، محل اسکانمون یه حسنیه ای بود نزدیک حرم که اسمش الان یادم نمیاد خلاصه ناهار رو خوردیم و یه کم هم خوابیدیم شد ساعت نزدیک 7 ...
یه جایی بود کنار حسینیه که میگفتن محل عبادت حضرت معصومه (س) بوده ، رفتیم اونجا زیارت و سینه زنی هم کردیم و نماز هم خوندیم ، وقتی داشتیم عزاداری میکردیم یه مرد عراقی اومدو تربت امام حسین رو گذاشت کف دست مداحه و رفت ... ( توی این سفر ما دوتا شی با ارزش گیرمون اومد که یکی دیگش رو در ادامه خواهم گفت)...
داشتن اذان میگفتن که رسیدیم به حرم، زیارت کردیم و بعد نماز رو خوندیم ودعای کمیل رو هم خوندیم و رفتیم بر مزار انسانهایی بزرگی چون: حضرت آیت الله بهجت ، فاضل لنکرانی ، طباطبایی بروجردی،و معلم مدرسه انقلاب آیت الله مطهری و بقیه حضراتی که در حرم دفن بودن ...
دیگه تا رفتیم سوغاتی خریدیم و یه سری وسایل خریدیم شد ساعت 12 شب ...
شام رو خوردیم و یه کم استراحت کردیم و دوباره ساعت 2 رفتیم حرم مطهر جاتون خالی دوباره زیارت کردیم و نماز خوندیم ...
ساعت 3 و نیم برگشتیم به حسینیه و حرکت کردیم به طرف جمکران ...
وای وای خیلی جاتون خالی بود توی راه همش غزاداری کردیم تا اینکه چشمم افتاد به گنبد مسجد ...
خود به خود از چشمم اشک میومد اصلا دست خودم نبود ...
راستی یادم رفت بگم که ، توی راه جمکران که بودیم یکی از بچه ها تازه از کربلا برگشته بود یه پرچم آورد بیرون که قرمز بود ، گفت که این پرچم گنبد حضرت عباس هست روش بزرگ نوشته بود ( یا قمر بنی هاشم ) ، این دومین شی باارزش بود که به ما رسیده بود ...
پرچم رو جلوی کاروان گرفتیم رو حرکت کردیم و وارد مسجد شدیم هر کس پرچم رو میدید به طرفش میومد و برای تبرک به خودش میمالید و کلی گریه میکرد ...
وارد مسجد که شدیم اذان صبح رو گفتن و نماز رو به جماعت خوندیم ...
اصلا هر چی بگم کم گفتن که خیلی فضا روحانی بود و دیگه نمیدونم چی بگم ...
نماز مسجد جمکران رو خوندیم و بعدش هم نماز امام زمان و ...
مثل همیشه صبح جمعه دعای ندبه در مسجد برگزار شد و خیلی خیلی عالی بود بازم جاتون خالی ...
دعا که تموم شد همه جمع شدن و کم کم میخواستیم حرکت کنیم به طرف شیراز ...
بعد از صبحانه ساعت 10 ،10 و نیم حرکت کردیم ...
توی راه که بودیم موقع غروب آفتاب از همیشه برام دلگیر تر بود ...
زیارت عاشورا رو خوندیم و از آقامون امام زمان مدد خواستیم و خواستیم که زودتر بیاد و انتقام خون جدش رو بگیره ...
رفتیم و رفتیم تا رسیدیم به شیراز نزدیکای ساعت 1 شب بود ...
خوب این هم از خاطره سفر ما به دیار عشق جمکران ...
فقط یه جمله دیگه میگم و تمام :
اللهم عجل لولیک الفرج
نوشته شده توسط : امیر حسین
هدیه کردن ثواب نماز به امام زمان *عج*
سید بن طاووس در کتاب جمال الاسبوع آورده ، ابو محمد صمیری حدیث آورد گفت : حدیث کرد ما را ابو عبدالله احمد بن عبدالله بجلی به سندی که به امامان بالا برده که فرمودند :(( هرکس ثواب نمازش را برای رسول خدا و امیر المومنین و اوصیای بعد از آن حضرت قرار دهد ، خداوند ثواب نمازش را آن قدر افزایش می دهد که از شمارش آن نفس قطع گردد ، و پیش از آن که روحش از بدنش بر آید به او گفته می شود :
((ای فلان ؛ هدیه تو به ما رسید ، پس امروز روز پاداش و تلافی کردن تو است . دلت خوش و چشمت روشن باد به آن چه خداوند برایت مهیا فرموده ،گوارایت باد آن چه را به آن رسیدی .
راوی می گوید : به امام ( علیه السلام ) عرض کردم ، چگونه نمازش را هدیه نماید و چه بگوید ؟ فرمودند : نیّت می کند ثواب نمازش را برای رسول خدا .....))
اینک شخص مومن نماز مخصوصی به عنوان هدیه به آن حضرت یا به یکی از امامان به جای آورد ، و هیچ حد و وقت و شماره ای برای این نماز نیست و مومن به مقدار محبت و تواناییش به محبوبش هدیه تقدیم می کند ، و بر حسب طاقتش او را خدمت می نماید .
علی بن طاووس در جمال الاسبوع گوید : شاید که نشاط یه جای آوردن این هدایا را در خود نبینی یا به خاطر این که به خود بگویی که ائمه معصومین از این هدیه ها بی نیازند ، یا شاید که آن ها را از جهت تکرار در هرروز بسیار شماری و طبع تو به انجام ندادن آن ها تمایل می کند و بدان که آنان از هدیه تو مستغنی و بی نیاز می باشند ولی تو بی نیاز نیستی از این که هدیه به ایشان تقدیم بنمایی و گفتارت نزد آنان نزدیک باشد پس باید نیت خود را خالص و خاطر تو هنگامی که این اعمال را آغاز کنی چنین باشد که خداوند بر تو منت دارند که خداوند چگونه تو را هدایت کرد و سعادت و امنیت را برایت ایجاد کرد.
برای هدیه به امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه ) مستحب است آدم در روز جمعه هشت رکعت نماز بگذارد .) ..
القاب زیبای امام زمان *عج*
بقیّه اللّه: باقیمانده خدا در زمین.
خلیفه اللّه: جانشین خدا در میان خلایق.
وجه اللّه: مظهر جمال وجلال خدا، سمت و سوى الهى که اولیاى حق رو به او دارند.
باب اللّه: دروازه همه معارف الهى، درى که خدا جویان براى ورود به ساحت قدس الهى، قصدش مى کنند.
داعى اللّه: دعوت کننده الهى، فرا خواننده مردم به سوى خدا، منادى راستین هدایت الى اللّه.
سبیل اللّه: راه خدا، که هرکس سلوکش را جز در راستاى آن قرار دهد سر انجامى جز هلاکت نخواهد داشت.
ولى اللّه: سر سپرده به ولایت خدا و حامل ولایت الهى، دوست خدا.
حجه اللّه: حجّت خدا، برهان پروردگار، آن کس که براى هدایتِ در دنیا، و حسابِ در آخرت به او احتجاج مى کنند.
نور اللّه: نور خاموشى ناپذیر خدا، ظاهر کننده همه معارف و حقایق توحیدى، مایه هدایت ره جویان.
عین اللّه: دیده بیدار خدا در میان خلق، دیدبان هستى، چشم خدا در مراقبت کردار بندگان.
سلالة النّبوّه: فرزند نبوّت، باقیمانده نسل پیامبران.
خاتم الاوصیاء: پایان بخش سلسله امامت، آخرین جانشین پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم).
علم الهدى: پرچم هدایت، رایت همیشه افراشته در راه اللّه، نشان مسیر حقیقت.
سفینة النّجاه: کشتى نجات، وسیله رهایى از غرقاب ضلالت، سفینه رستگارى.
عین الحیوه: چشمه زندگى، منبع حیات حقیقى.
القائم المنتظر: قیام کننده مورد انتظار، انقلابى بى نظیرى که همه صالحان چشم انتظار قیام جهانى اویند.
العدل المشتهر: عدالت مشهور، تحقق بخش عدالت موعود.
السیف الشاهر: شمشیر کشیده حق، شمشیر از نیام بر آمده در اقامه عدل و داد.
القمر الزّاهر: ماه درخشان، ماهتاب دلفروز شبهاى سیاه فتنه و جور.
شمس الظلاّم: خورشید آسمان هستى ظلمت گرفتگان، مهر تابنده در ظلمات زمین.
ربیع الأنام: بهار مردمان، سر فصل شکوفایى انسان، فصل اعتدال خلایق.
نضره الأیّام: طراوت روزگار، شادابى زمان، سرّ سرسبزى دوباره تاریخ.
الدین المأثور: تجسّم دین، تجسید آیین بر جاى مانده از آثار پیامبران، خودِ دین، کیان آیین، روح مذهب.
الکتاب المسطور: قرآن مجسّم، کتاب نوشته شده با قلم تکوین، معجزه پیامبر در هیئت بشرى.
شب جمعه شد و دلبر نیومد ...
سلام الان که دارم می نویسم عصر جمعه است و چه جمعه ای؟؟؟!!
جمعه ای که مصادف شده با نیمه شعبان و تولد آقا و صاحبمون امام زمان(عج)؟؟؟؟!!!
همون امام زمانی که ما با این گناهانمون نمی ذاریم ظهور کنه و بعد ادعای بچه شیعه داریم و ادعای مردونگیمون هم میشه؟؟!!!
امروز خیلی روز قشنگی بود و کلی بهم حال داد و خوشحالم چون هر کاری که از دستم بر میومد انجام دادم تا آقا رو خوشحال کنم؟؟!!!
دیشب و امروز هر جا رو میدیدم یا جشن بود و یا چراغ و ریسه زده بودن ؟!!!
و عشق، هر روز به بهانه تو تکرار می شود...
حالا میخوام یه خواهشی ازتون داشته باشم این که هر کس که الان داره این متن رو میخونه یه دعای فرج خوشکل برای آقا بخونه و سه تا صلوات خوشکل تر برای سلامتیش.
-یا مهدی خانه دل ما را از کرم عمارت کن پیش از آنکه این خانه رو نهد به ویرانی
-یا مهدی تو مثل من سر کویت هزارها داری ولی بدان که گدایت فقط تو را دارد
-زهی خجسته زمانی که یار باز آید به کام غمزدگان غمگسار باز آید
-ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی
آه دوباره جمعه شد و یار نیومد و یاد افتاد به شعری که میگه :
شب جمعه شد و دلبر نیومد ای خدا کاسه صبرم سر اومد
عشق من ،ساقی من ،ساغر من اشک من ،خنده من، دلبر من
ای خدا عمری بده تا نمیرم آقامو ببینمو بعد بمیرم
میشه این آرزو تو دل نمونه آخه این آرزوی هممونه
گل نرگس، گل سرخ حیدری به خدا تو از همه دل می بری
من که از دیدن تو سیر نمی شم اگه یک نیگام کنی پیر نمی شم
الهی کور بشه چشم دشمنات هرچی عاشقه بشه یجا فدات
می دونم تو هم منو دوسم داری اما از کارای من خبر داری
من بلا گردون اون سرت بشم قربون خودت با مادرت بشم
آقام آقام آقام آقام آقام ...
الهم عجل لولیک الفرج
یا صاحب الزمان..
قطعه گمشده ای از پر پرواز کم است
یازده بار شمردیم و یکی باز کم است
این همه آب که جاری است نه اقیانوس است
عرق شرم زمین است که سرباز کم است
عصر یک جمعه دلگیر...
عصر یک جمعه ی دلگیر .دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است ؟چرا آب به گلدان نرسیده است ؟چرا لحظه ای باران نرسیده است ؟و هر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است ؟به ایمان نرسیده است و غم عششق به پایان نرسیده است ؟ بگو حافظ دل خسته از شیراز بیاید.بنویسد .که هنوزم که هنوزاست چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است ؟چرا کلبه ی احزان به گلستان نرسیده است ؟دل عشق ترک خورد :گل زخم نمک خورد :زمین مرد:زمین مرد :خداوند گواه است. دلم چشم به راه است و در حسرت یک پلک نگاه است.ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی: برسد کاش صدایم به صدایی ....عصر این جمعه ی دلگیر .وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود حس .تو کجایی گل نرگس ؟ به خدا آه نفس های غریب تو که آغشته به حزنی است زجنس غم و ماتم .زده آتش به دل آدم و عالم .مگر این روز و شب رنگ شفق یافته در سوگ کدامین غم عظمی به تنت رخت عزا کرده ای ای عشق مجسم که به جای نم شبنم بچکد خون جگر از عمق نگاهت .نکند باز شده ماه محرم که چنین میزند آتش به دل فاطمه آهت .به فدای نخ آن شال سیاهت .به فدای رخت ای ماه ! بیا .صاحب این بیرق و این پرچم و این مجلس و این روضه و این بزم تویی آجرک الله ...عزیز دو جهان .یوسف در چاه .دلم سوخته از آه نفسش های غریبت .دل من بال کبوتر شده .خاکستر پرپر شده .همراه نسیم سحری روی پر فطرس معراج نفس گشته هوایی .و سپس رفته به اقلیم رهایی :به همان صحن و سرایی که شما زائر آنی و خلاصه شود آیا که مرا نیز به همراه خودت .زیر رکابت ببری تا بشوم کرب و بلایی .:به خدا در هوس دیدن شش گوشه دلم تاب ندارد .نگهم خواب ندارد .قلمم گوشه ی دفتر .غزل ناب ندارد .شب من روزن مهتاب ندارد .همه گویند به انگشت اشاره :مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد .....؟؟تو کجایی ..؟تو کجایی شده ام باز هوایی .شده ام باز هوایی ....گریه کن گریه و خون گریه کن آری که هر آن مرثیه را خلق شنیده است شما دیده ای آن را و اگر طاقتتان هست کنون من نفسی
روضه زمقتل بنویسم .و خودت نیز مدد کن که قلم در کف من همچو عصا در ید موسی بشود چون تپش موج مصیبات بلند است .به
گستردگی ساحل نیل است ....و این بحر طویل است .و ببخشید اگر این مخمل خون بر تن تب دار حروف است .که این روضه ی مکشوف لهوف است .....عطش بر لب عطشان لغات است و صدای تپش سطر به سطرش همگی موج مزن آب فرات است .و ارباب همه سینه زنان کشتی آرام نجات است : ولی حیف که ارباب (( قتیل العبرات )) است .ولی حیف که ارباب((اسیر الکربات )) است ولی حیف هنوزم که هنوز است حسین ابن علی تشنه ی یار است و زنی محو تماشاست زبالای بلندی ..الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال و سپس آه که (( الشمر ......))خدایا چه بگویم .که (( شکستند سبو را و بریدند ))....دلت تاب ندارد به خدا با خبرم .میگذرم از تپش روضه که خود غرق عزایی .تو خودت کرب و بلایی .قسمت میدهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی ...تو کجایی ....تو کجایی ....خداوند گفت : دیگر پیامبری نخواهم فرستاد، از آن گونه که شما انتظار دارید، اما جهان هرگز بی پیامبر نخواهد ماند و آن گاه پرنده ای را به رسالت مبعوث کرد. پرنده آوازی خواند که در هر نغمه اش خدا بود، عده ای به او گرویدند و ایمان آوردند.
و خدا گفت : اگر بدانید، حتی با آواز پرنده ای می توان رستگار شد.خداوند رسولی از آسمان فرستاد، باران، نام او بود. آنگاه که باران، باریدن گرفت، آنان که اشک را می شناختند، رسالت او را دریافتند، پس بی درنگ توبه کردند و روحشان را زیر بارش بی دریغ خدا شستند.
خدا گفت : اگر بدانید با رسول باران هم می توان به پاکی رسید.خداوند پیغام بر باد را فرستاد، تا روزی بیم دهد و روزی بشارت. روزی توفان شد و روزی نسیم، و آنان که پیام او را فهمیدند، روزی در
خوف و روزی در رجا زیستند.
خدا گفت : آن که خبر باد را می فهمد، قلبش در بیم و امید می لرزد و قلب مؤمن این چنین است.خدا گلی را از خاک برانگیخت، تا معاد را معنا کند، و گل چنان از رستاخیز گفت که از آن پس هر مؤمنی که گلی را دید، رستاخیز را به یادآورد.
خدا گفت : اگر بفهمید، تنها با گلی قیامت خواهد شد.خداوند یکی از هزاران نامش را به دریا گفت. دریا بی درنگ قیام کرد و سپس چنان به سجده افتاد که هیچ از هزار موج او باقی
نماند. مردم تماشا می کردند، عده ای پیام دریا را دانستند، پس قیام کردند و چنان به سجده افتادند که هیچ از آنها باقی نماند.
خداوند گفت : آن که به پیامبر آب ما اقتدار کند، به بهشت خواهد رفت.و به یاد دارم که فرشته ای به من گفت : جهان آکنده از فرستاده و پیامبر و مرسل است، اما همیشه کافری هست تا باران را انکار کند و با گل بجنگد، تا پرنده را درغگو بخواند و باد را مجنون و دریا را ساحر.
اللهم عجل لولیک الفرج ...
نوشته شده توسط : غریبه آشنا
مهدی در انتظار شیعیان حقیقی علی علیه السلام
أین مثل مالک؟ أین عمار؟ أین ذوالشهادتین؟
کجاست مثل مالک؟ کجاست عمار؟ کجاست ذوالشهادتین؟
دیرگاهی پیش بود که صدای گلایه علی (ع) در حد فاصل کوفه و شام برخاست.آن هنگام که مالک اشتر و عمار و ذوالشهادتین،
یعنی یاران صدیق علی (ع) به شهادت رسیده بودند و علی تنها مانده بود. سوالی که جوابی در پی نداشت.
روزها برآمدند و شب ها فرو رفتند. روزگار دیگری آمد. روزی به بلندای روزگار، عاشورا ! آن روز هم، امام دیگری بود و ندای دیگری «
هل من ناصر ینصرنی؟ » این ندا هم زمانی بر آمد که ابوالفضل علمدار، علی اکبر، حبیب بن مظاهر، مسلم بن عوسجه و ... در
برابر چشمان حسین (ع) به خون غلتیده بودند و او سرداری بود تنها مانده . پس سوال همان سوال بود، جواب هم همان جواب :
سرهای فروافتاده، دست های به عقب کشیده شده، چشمان شرمزده و خجالت زده ای که به دنبال محل فراری چون زمین هستند
تا از تیررس نگاه امام فرار کنند. به جز 72 تن ؟! همین !
آیا جواب سؤالی بدان عظمت، سوالی که زمین و زمان، فرشتگان و ملایک برای جوابش هروله می کردند، همین بود؟!
نه ! نبود !و از همین رو بود که علی جوابش را از محراب با فرق خونینش گرفت و حسین بر سر نیزه آن روزگار گذشت و امروز، روزگار
دیگری است. امروز نیز روز امام دیگری است. اما همچنان همان سئوال باقی است :
کجاست یاریگری که به یاری امامش بشتابد؟
و جواب نیز همان ! سکوت !خجالت ! غفلت ! ترس !
آیا ما همین جواب را برای مولایمان دارریم؟؟؟
دعا کردن برای تعجیل در ظهور ....(قسمت اول)طرح بزرگ نماز رمضان مخصوص تجدید بیعت با مولایمان حضرت صاحب العصرطرح بزرگ نماز رمضان برای نزدیکی وعده دیدارجمکران دیار عشق ...هدیه کردن ثواب نماز به امام زمان *عج*القاب زیبای امام زمان *عج*شب جمعه شد و دلبر نیومد ...یا صاحب الزمان..عصر یک جمعه دلگیر...مهدی در انتظار شیعیان حقیقی علی علیه السلام[عناوین آرشیوشده]